طی اجرای مخزن در سال ۱۳۹۰، مجموعه گفت و گوهایی توسط احسان فلاحتپیشه با مهمان ویژه این اجرا انجام گرفته است. در اینجا قسمت سوم این گفت و گو که با حمید پورآذری است را میتوانید مطالعه کنید.
چکیده گفتگوی چند تن از مهمانان ویژه نمایش مخزن با دوربین پشت صحنه مخزن – قسمت سوم
حمیدپورآذری:
خانمی که در انتهای صحنه تلفن را با عصبانیت بر میدارد، وقتی جهان کن فیکون شد، فهمیدیم پیش درآمد اتفاقی است که در زمان گذشته افتاده. فکر میکنم ما حال و آینده و گذشته را مثل ستونهایی که در حال حرکتاند، در حال حرکت میبینیم، مثل سکویی که جابهجا میشود. همه چیز درون یک گهواره است، گهوارهای که مدام عقب و جلو میرود، چپ و راست میشود. زاویهی دید ما مدام تغییر میکند. گاهی در انتهای صحنه چیزی تیره و تار میبینیم، جای دیگر همان اتفاق اما این بار شفافتر رخ میدهد. اما [اگر بخواهم دقیقتر بگویم] این همان اتفاق قبلی نیست، بلکه ثمره و تأثیر آن اتفاق است. احساس میکنم ما مدام به عقب حرکت میکنیم، به جلو میرویم، انگار چشمهای ما ناگهان چیزهای بیشتری میبیند، انگار چشم و گوش ما [در طول نمایش] باز میشود.