اثری پست مدرن با ساختاری غریب
نگاهی به نمایش «نهفرتیتی» نوشته و کار جلال تهرانی
همبستگی، ۱۹ شهریور ۱۳۸۱
حسین مهکام
صاحب قلم، از جلال تهرانی عزیز به شدت عذر میخواهد که بسیار دیر قلم به دست گرفته، برای یادداشتی بر «نهفرتیتی» و البته این تأخیر از سر کاهلی که نباشد، بسی از سر نادانی است. چرا که «نهفرتیتی» اثر غریبی است. به یاد حسن مقدم نوشته شده و برای احیای نامش. اما اثر غریبی است و چه دشوار هم. به وضوح قدمهای جلال در متن و اجرا به شفافیت صادقانه همیشگیاش به چشم میخورد، از لحظات طنزش تا ژرف ساختهای عمیق نهفته در پس این طنز. از بحرانهای دراماتیکش تا رویکردهای موزون به عناصر ابزورد. از لحن آشنای جلال تا ریزبینی و دقت دیالوگهایش. اما در کنار تمام اینها خوب درک میکنی که جلال اثرش را برای حسن مقدم نوشته است. حتی در اجرا.
برای همین است که همواره فقط میتوانم بگویم از متنهای جلال به شدت لذت میبرم. چون میداند از تئاتر چه میخواهد. تکلیفش با نگاهش روشن است و با زبانش هم و این زبان چه قرص و محکم بر شخصیتها و موقعیت و قصه مینشیند و حتی بر اجرا. چه به لحاظ فضا و چه از نگاه ریتم. ریتم اجرا آنگونه است که لحظات کمیک ذهن تماشاگر را از دقت در ذهنیت پشت متن باز نمیدارد و گاه کندی تعمدی برای لحظات، تماشاگر را درست با فلسفه کار مواجه میکند و متن پتانسیل فراوانی برای رویکردهای گوناگون به لحاظ ریتم دارد و برای همین است که اجرا و متن به شدت پاسخگوی یکدیگرند.
پیشتر هم گفته بودم که جلال تهرانی، تئاتر کلاسیک و درام متعارف را به خوبی میشناسد و تئاتر مدرن را هم. پس از آنهایی است که میشود با خیال راحت گفت: تئاتر پست مدرن را میشناسد و «نهفرتیتی» بیهیچ ادعایی و در صادقانهترین شکل ممکن اثری پست مدرن است و در عین حال استحکام ساختاری غریبی دارد و برای همین است که تئاتر جلال تهرانی را میشود به راحتی و باید دوست داشت. آنچنان که خودش را و چه باشکوه هم ...