به تازگی خبرنگار تئاتر تایمز به سراغ هنرمند ایرانی الاصلی رفته است بنام تالیا رنجبر و نسبت وی را با تئاتر دنیا مشخص کرده است. درست است که تالیا رنجبر به شکل چالش برانگیزی سعی در این دارد که به ورای عادات و روزمرگی ها برود اما همچنان پیوند عمیقی را با جامعه خود نشان میدهد. این نکته هم در محتوای آثاری که به عنوان نمایشنامه نویس، ترانه سرا، محقق و کارگردان خلق میکند هویداست و هم در ساختار آنان. تئاتر برای تالیا به مثابه وسیله و راهی است که او را به پاسخ سوال های حال حاضرش از انسان می رساند: «ما چه چیزهایی را باید یاد بگیریم تا بتوانیم در کنار یکدیگر زندگی کنیم؟ چه زمانی باید سنت هایمان را پاس بداریم و چه زمان باید هر چه نیرو داریم بگذاریم تا از آنها عبور کنیم؟ »
اولین کار رنجبر، نمایش موزیکالی بنام «صحنه؛ یک تحول» بود. او متن این نمایش را از به هم مرتبط کردن داستانهای کوچکی که از دوستان، آشنایان و خانواده ها شنیده بود، خلق کرده است. سپس وی با کمک سارا مک میلان، دستیارش، این متن را به رقص و موسیقی تبدیل کرد. نکته جالب اما این بود که این اجرا تماما خیریه بود. وجهی که از فروش بلیط های این اجرا بدست آمد در انتها به مرکز تصادفات اونتارایو در کانادا اهدا شد.
چند وقت پیش تالیا رنجبر نمایشی را به روی صحنه برد که تقریبا اصول کاری اش را نشان میداد؛ خانواده، بخشش، فرهنگ ایرانی و مفهوم جهانی عشق. این نمایش که «دوستان عجیب» نام داشت، روایت کننده موقعیتی بود که در آن بابک، مهاجر تازه ای که از ایران آمده، و شمس، زن بارداری که از نسل دوم مهاجر ها محسوب میشود، منتظر یک نفر بودند و خود به این نکته واقف نبودند. در طول این نمایش مفاهیم روشنفکری متعددی مانند خانواده، دوری از وطن و عشق کنکاش می شود. خود تالیا درباره این نمایش گفته است که در این پروژه بدنبال این بود که تا نشان دهد که مهم نیست یک تئاتر و عواملش از چه فرهنگ و جغرافیایی می آیند بلکه مهم است که مفهومی ارائه شود به پهنای انسانیت.