مواجه ی جلال تهرانی با سونات پاییزی برگمان یک مواجه ی تئاتری است .
جلال تهرانی مدیوم تئاتر را بسیار خوب و البته کاملا منحصر به فرد می شناسد و همیشه در به صحنه کشیدن نمایشنامه هایش جادو میکند. جادویی از جنس آگاهی و تعقل و بدور از هر جور هیجان زدگی، اغراق و دست آویز قرار دادن احساسات مخاطب. وسواس در طراحی و خست در نمایش دادن و مدام عمق را یاد آوری کردن ... اما این بار با متنی اثر ِ برگمان بزرگ، تهرانی و گروهش جادوی دیگری را به نمایش درآورده و جان بخشیده اند. درک درست و عمیق تهرانی از متن حیرت انگیز است شاید همپای درک بینهایت عمیق برگمان از دنیای نمایش، هنر، روابط خاص انسان ها، موزیسین ها و بخصوص نوازندگان پیانو. در اجرا همه چیز در "صورت" مینیمال شده. مادر، مادر نیست صورت یک مادر است و زن نیست صورت یک زن است. نوازنده چیره دست پیانو نیست صورت یک نوازنده چیره دست پیانوست. مادر بازیگر است و بازیگر گلچهره سجادیه. دختر هم دختر نیست صورت یک دختر است. صورت ِ دختر همان ِ صورت مادر. دختر هم نوازنده پیانو نیست ِ صورت یک نوازنده پیانوی هنوز به چیره دستی صورت مادر نرسیده است. ِ صورت دختر، بازیگر است بازیگر بهاره رهنماست. پیانو هم پیانو نیست صورت یک پیانو ست چند خط افقی و عمودی هر کدام یک سوی صحنه مقابل هم. رویارویی دو صورت پیانو و دو صورت نوازنده. هر دو زن. هر دو صورت. هر دو بازیگر در حال نمایش ِ صورت نقشهای شان در مواجه ی تهرانی با سونات پاییزی. فیزیک بازیگران دقیقا مناسب نقش هاست و صداهای شان هم همینطور. بدن بازیگران اما مناسبت کمتری با اجرا دارد و این واقعیت به ایده تمرکز روی صورتها جان میدهد. و این ایده جذاب در سراسر اجرا به درستی و دقت پرداخت میشود. حتی در الگوی بیانی بازیگران هم وقفه های ناگهانی (عموما قبل از افعال جمله ها و بعضا قیدها) طراحی شده تا برای تماشاگر یادآور تپق هایی باشد که بازیگران در تمرینها می زنند. و بازیگران به خوبی این ایده ی ساده و در عین حال دشوار را اجرا می کنند. اجرایی دقیق درست تاثیرگذار بدور از احساساتی شدن و در عین حال بسیار عاطفی که باید آنقدر آزادانه .اجرا شود که گاهی فالش به نظر بیاید. مثل قطعاتی از شاهکارهای پیانو اثر شوپن میزانسن ترکیب دقیق رفتار بازیگران، فرم های منقبض بدنی، نور، و سایه ها و نیم سایه هایی ست که حاصل همین ترکیب بندی هوشمندانه است. به عنوان مثال سایه پایه های دو چهارپایه و صورت پیانوها در لحظاتی از نمایش کف صحنه تصویر دو دست باز رو به هم را تداعی می کند .گویی دو نفر دستشان را به سمت هم باز . کرده اند ولی این دو دست ملتمس به هم نمی رسند در مجموع تجربه تماشای مواجه ی جلال تهرانی با سونات پاییزی برگمان تجربه جذاب و آگاهی بخش، از جنس تئاتر مدرن است. فرصت کسب این تجربه را می توانیم از دست ندهیم و از معاصر جلال تهرانی بودن .غافل نشویم
محمد صادق ملک: ۱۳۹۶/۱/۱۸
https://maktabetehran.com/images/-Articles-/-Theatre-/-Articles-About-Jalal_Tehrani-/-Articles-About-Jalal_Tehrani-MohamadSadegh_Malek-Autumn_Sonata-1396.01.18-.pdf