فستیوال سالزبورگ؛ سرعت در کارگردانی
به نقل از نیویورک تایمز، فستیوال سالزبورگ از مهمترین فستیوالهای تئاتر مرکز اروپا به تازگی برگزار شده و اجراهای جذابی را به خود دیده است.
کارگردان آلمانی تئاتر، تورستن لنسینگ، که در ۳ دهه گذشته در اروپا خوش درخشیده است، همچنان سعی میکند که جای پای محکمی در تئاتر اروپا داشته باشد. در دنیای سریع تئاتر آلمان جایی که صدها خانهی هنر و تئاتر مشغول ساختن آثار خود هستند، لنسینگ به شکل فشرده با گروهش فعالیت میکند. به تازگی وی ۱۶ امین اثرش در طول ۲۸ سال گذشته را به روی صحنه فستیوال سالزبورگ برده است. این اجرا «دیوانه دلداری» نام دارد. اجرای قبلی او در سال ۲۰۱۸ اقتباسی قدرتمند از رمان فوستر والاس به نام شوخی بینهایت بود.
در صحنه ابتدایی برادر و خواهری که ۱۰ سال دارند، حرکات پدر و مادرشان که زنده نیستند را مقابل یکدیگر تقلید میکنند. همدیگر را میبوسند، بغل میکنند و سر فرزندان خیالیشان داد میزنند که زیاد از ساحل دور نشوند. هر چه داستان سورئالتر میشود نقشهای متعددی به بازیگران محول میشود. گاهی این نقشها انسان نیز نیستند.
اثر پر از استعارههایی است که مرزی بین زندگی، رویا و افسانه را میسازد. نمایش ترکیبی از خشونت کمدیهای اسلپ استیک و ابزورد را در خود دارد که به وضوح این مورد در اجرا نیز مشهود است.
به عنوان هنرمندی مستقل، لنسینگ توانسته اثرش را در ۸ سازمان تئاتری در آلمان، اتریش، سوییس و لوکزامبورگ اجرا کند و در آینده نیز قرار است اثرش در برلین اجرا شود. سرعت آرامی که لنسینگ با آن کار میکند، استثنای اصلی در چشم انداز تئاتر آلمان است. تحمل این پروسه طولانی برای سازندگان تئاتر غیرمعمول بوده و حتی با استعدادترینها نیز ممکن است در این راه هر از گاهی دچار لغزش شوند.
بازتولید نویی از ایفیگنیا در سالزبورگ، سال پر باری را برای کارگردان جوان لهستانی اولینا مارسینیاک رقم زده است. این بازتولید در واقع با همکاری تئاتر تالیا در هامبورگ جایی که این کارگردان اخیرا اثری با اقتباس از «کتاب جیکوب» رمان برنده نوبل ساخته، به مرحله اجرا رسیده است. امسال برداشت فمینیستی مارسینیاک از رمان خدمتکار اورلین در دو تا از مهمترین فستیوالهای تئاتر آلمان، یعنی Theatertreffen در برلین و رادیکال جونگ در مونیخ، اجرا شده است.
البته که این اجرا در سالزبورگ آن طور که باید هیجان و طراوت نداشت. رمان اقتباس شده، درامی روانی-خانوادگی است که نقطه قوتش را همین وجه روانی شکل میدهد. چیزی که از قدرت این اجرا کم کرده، جایگزین شدن جریان ضعیفی از اخلاقیات مرسوم بین خدایان در یونان باستان است. قابل درک است که کارگردانان نوظهوری مانند مارسینیاک میخواهند با اجرای هرچه بیشتر تولیدات در هر فصل سروصدا به پا کنند، اما شاید کاهش سرعت بدترین چیز در جهان نباشد.